من بی تو می میرم

دوستت دارم بدون تا

من بی تو می میرم

دوستت دارم بدون تا

یه دلتنگی دیگه

سلام  

امرزو هم یه روز دیگه شروع شد. یه روز با یه دلتنگی دیگه . امروز خیلی دلتنگت شدم . چون تو دیروز نبودی و من دیروز هیچ خبری از تو نداشتم . زهرای خوب من امروز خیلی دلم برات تنگ شده . حس می کنم دیروز خودم رو به خدا خیلی نزدیکتر حس کردم . حس کردم که یه چیزی رو از خدا عاجزانه می خوام . یه چیزی رو که خیلی برام با ارزشه . حس می کنم که هیچ وقت دلم این قدر نگران کسی نبوده . هیچ وقت این قدر دلشوره برای کسی نداشتم . ولی الان خدای بزرگ و توانا رو برای اینکه تو حالت خوبه و سلامت هستی شکر می کنم و خیلی خوشحالم . زهرا با تمام وجود و عاقلانه و عاشقانه دوستت دارم .  

دیدی این سری دیگه نگفتم دیوانه وار شدم همونی که تو دوست داشتی دیگه دیوانه نیستم . شدم یه ادم عاقل . حالا دارم با عقلم تصمیم می گیرم و می دونم که عقلم تو رو قبول کرده و از تو برام یه الهه خوشبختی ساخته . الهه ای که من با تمام وجودم دوستش دارم و می پرستمش 

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا 1388/05/11 ساعت 13:09

حالا نوبت تو شده که منو تو دلشوره بزاری. تلافی می کنی؟ باشه قبول. جواب نمی دی؟
حالا تا فردا باید صبر کنی تا نامه برات بنویسم. امروز از نامه خبری نیست.

ببخشید . امروز دارم حقوق می دم . ببخشید که مثل همیشه بازم سرم شلوغ شده . زهرا وقتی که می بینم برام نامه ای نمی دی دلم می خواد بترکه زهرا دلم برای بوسه هات تنگ شده . بوسم می کنی ؟
بهم بگو که منو می بوسی
بهم بگو : مجید ( با همون لحن همیشگی )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد